ناکجا اباد

یک کلام ختم کلام

ناکجا اباد

یک کلام ختم کلام

انصراف

گمنام : 

چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را     

که کس اهوی وحشی را از این بهتر نمیگیرد     

 با سلام خدمت ظاهو عزیز مدیر وظنز پرداز وبلاگ هک شده گروهی گیاوان این عمل شنیع از کوردلانی چند دوراز انتظار نبود به شما تبریک میگم عرصه مجازی تنگ وکوته بینانه شب پرستان تحمل شروق سمست را نیاورد با این کار پرده از رسواییشان بر افتاد بدانید برای خدمت میدانهاست  نا امید نشوید     

پریرو تاب مستو ری ندارد     

در ار بندی زروزن سربرارد سلامت بمانید  

 

 

براهک :

من ای خدا به تو نالم ز زاهدان ریائی                
که عالمی بفریبند با قبا و ردایی

به خلق حرمت می می کنند ذکر ولی خود         
زخون بی گناهان مست هر صبا و مسایی

به گاه موعظه آزار مور را نپسندند                    
به قتل و غارت شهری کنند حکمروایی

دهند مردم بیچاره را به پنجه جلاد                  
نه شرمشان زپیمبر نه بیمشان ز خدایی

بیا که خون شده جاری به جای آب به تبریز       
به حکم شاه و فتوای چند شیخ کذایی

به بندگان خدا بسته کشته را معیشت             
 ولایتی شده مفلوک و مبتلا به گدایی

خدا که امر عبادش حواله کرده به شوری          
حرام بشمرد این ابلهان ریش جنایی

بلی ز گاو مجسم محو فضیلت انسان               
که آدمی نه به ریش است و نی قبا و کلایی
 

خوش به سعادت خادمان و جان برکفان اسلام که این توفیق نصیبشان شد و بزرگترین تریبون ضد مذهبی دنیای مجازی را درهم کوبیدند و به نویسندگان دین ستیز و ضد انقلاب وبلاگ گروهی گیاوان نشان دادند که انها جائی در بین گیاوانیان ندارند ، گیاوان هم واژه ای بیش نیست که فقط می شود بعنوان بازوی بالابرنده از ان استفاده نمود امروز بنده براهک یکی از نویسنده های وبلاگ گروهی گیاوان زمین اعلام میدارم که شکست را در مقابل  پیشوای بزرگ مجازی ، ملابحلی می پذیرم و خودم را کنار می کشم تا خطری متوجه اسلام و منطقه نگردد . در کل تسلیم جمع و مدیریت وبلاگ اقای طاهو هستم ولی شخصآ دوست دارم از دنیای مجازی گیاوان کنار بکشم تا شاید عده ای دیگر به اینوسیله به نان نوائی برسند . حق نگهدارتان و به امید داشتن گیاوانی اباد و گیاونیهائی که گیاوانی به تمام معنی باشند  

...... 

مکرانی :  

 با سلام خدمت همه دوستان عزیز
همانطور که مستحضر هستید.ملا بحلی وافرادش به فتح عظیمی دست یافتند.که بزرگترین سند افتخاربرای آقایان خواهد بودوصفحات تاریخ از فاتحان این حرکت رنگین خواهد شد.جا دارد به ملاء بحلی و نوچه هایش وفرمانده کل قوا جناب محمد آراسته این پیروزی بزرگ را تبریک عرض بنمایم.در قرون گذشته مسلمانان فرس وروم را فتح نمودندوبعد از آن قسطنطنیه واندلس واسپانیا را در نوردیدند.امادر قرن حاضر گروهی مسلمان نما با هک کردن وبلاگی که نام گیاوان را به یدک می کشید بزرگترین افتخار را نصیب اسلام ومسلمین نمودند.بنده به عنوان یک نویسنده وبلاگ گروهی گیاوان زمین در حالی که مثل طاهو وبراهک وامید پوزم به خاک مالیده شد شکست خویش را اعلام می نمایم.
چون ما ضد انقلاب وضد دین اسلام هستیم .اگر دوباره بیاییم شاید منافع دوستان به خاطر بیفتد که با وبلاگ نویسی می خواهند خودرا شهره آفاق نمایند وبه نان ونوایی برسند.پس ترجیح می دهم که  برای همیشه از دنیای مجازی خداحافظی نماییم ودور وبلاگ ووبلاگ نویسی را برای همیشه خط بکشیم و موی دماغی برای کسی نباشیم .
بنده هیچ گونه رغبتی برای بازگشت ندارم وبرای همیشه از وبلاگ نویسی کناره گیری میکنم .
به خاطر اینکه دل خونی از دوستان وهم فکرانم دارم .....
چه بد بودم چه خوب رفتم
با تشکر یکی از نویسندگان وبلاگ گروهی گیاوان زمین
مکرانی   

...... 

راج بلوچ : 

سلام استاد گرامی ولعنت بر دشمنان گیاوان زمین
بله استاد اسم گیاوان برای نویسندگان وبلاگ گیاوان زمین مقدس می باشد که به این سادگی از بین اذهان نخواهد رفت و ما این کار غیر فرهنگی را محکوم می کنیم وبه زودی منتظر پاسخ ما خواهند شد و وبلاگهایی که در  هک گیاوان زمین نقش داشتند از انها تشکر وقدر دانی می کنیم از زحمات ایشان بسیار متشکریم که این راه را برای ما باز کردند وبه زودی با همین سلاح که خودشان استفاده کردند از گیاوان دفاع واز نام ونشان گیاوان زمین حمایت خواهیم کرد خداوند یار ونگهدار شما و گیاون زمین باشد ..... یاحق  

 

..... 

 

امید :  

مدیر و همکار محترم آقای طاهو سلام و همچنین سلام خدمت کاربرانی که تا هنوز به دنبال نام گیاوان زمین هستند :
عرض ادب و تاسف بنده را پذیرا باش:
از خبر هک وبلاگ گیاوان نه تنها ناراحت و متاثر نشدم بلکه برایم خوشحال کننده بود،چرا که تازه فهمیدم وبلاگ گیاوان زمین در این مدت کوتاه چقدر تاثیر گذار و مثبت بوده است که گروه یا افرادی تصمیم به هک آن گرفتند...
همکار عزیز آقای طاهو و دیگر سروران وبلاگنویس:اگر اتحاد و همدلی آراسته ها،زره زاده ها و طاهوها در اصول فرهنگی وبلاگنویسی محکم و محکتر شود،مطمئنا بازار افرادی که آرزوهاشون با افکار پلید محفوف شده است تعطیل خواهد شد.گرچه من بعنوان نویسنده این وبلاگ با نقدهای تند اخیر مدیریت علیه اراسته موافق نبودم ولی موضع گیری اخیر استاد اراسته در مقابل این وبلاگ و مخصوصآ شخص طاهو از ایشان نیز گله مندم در این وبلاگ مدیریت به همه نویسنده ها ازادی عمل کامل داده بود و حتی من می توانستم خود طاهو را در اینجا نقد کنم . شاید  گفتن این حرف در اینجا لازم نباشد ولی باید یاداور شوم که طاهو همیشه تاکید داشتند و الان هم روی ان پافشاری می کنند که گروگ تحریر را باید در هر شرایطی حفظ نمود و بعنوان نماد فرهنگی مجازی گیاوان از ان یاد می کردند و حتی خود ایشان و همه نویسنده های این وبلاگ در برابر هر هجمه ای بر علیه اراسته قاطعانه از ایشان حمایت خواهند کرد  

همکار و سرور محترم گرچه دلم برای گیاوان زمین تنگ شده است و نوشتن در کنار شما بزرگان افتخاری بود بر این حقیر اما فعلا در این جو ناسالم  قدرتی برای نوشتن ندارم و امیدوارم عذر بنده را بپذیرید..

موفق باشید و پایدار
امید نویسنده گیاوان زمین 

 

طاهو :قبل از هرچیز مدیریت شهرداری را خدمت عبدالحمید سعدینی مرد زحمت کش و با فرهنگ گیاوانی  تبریک عرض می کنم و برایشان ارزوی موفقیت در امور پیش روی دارم  .... اما سه نفر از دیگر همکاران ما، گمنام و گریب و حبقوق در این باره(کناره گیری از وب نویسی ) اظهار نطری نکردند ولی باتوجه به نظر چهار نویسنده عزیزمان مبنی بر انصراف، بنده نیز تسلیم خواسته این عزیزان می شوم و برای مدتی شاید طولانی خود را کنار می کشم ، در باره بازگشت خودم در حال حاضر هیچ تصمیمی ندارم اما در اخر نصیحتی دوستانه به کریمو دارم ، شما اگر قصدتان خدمت فرهنگی است که راهش این نیست شما با زبان کاریکاتور و بدون تخریب می توانید کارتان را انجام دهید و بسته به شغل دوستان تصویری را مونتاژ کنید مثلآ بجای ساز و سرنا بهتر بود با توپ فوتبال تصویری را فتوشاپ می کردید و با انتقادی از نوحه مدیریت ان بزرگوار چیزی می نوشتید ، واز اقای محسن زره زاده نیز می توانستید تصویری نسبت به  شغل ایشان استفاده می کردید نه اینکه به تخریب شخصیت دوستان بپردازید و اگر امده اید که شخصیت عده ای خاص را خدشه دار کنید سخت در اشتباهی و نمی توانید کوچکترین خدشه ای به شخصیت این عزیزان وارد کنید واصلآ نتیجه ای نخواهی گرفت  و این فقط تف سر بالاست که اخر ....  

 

ما با طنز شروع کردیم و امروز با طنز کر کره را پائین می کشیم 

 

- بچه ها همه وسایل را جمع و جور کردید ؟ 

امید : اره همه را بسته بندی کردیم فقط مونده چیزهای داخل یخچال که فعلآ منتظریم تا رامی باسگری یک سیر بخوره بعد انها را ردیف می کنم  

براهک : مدنگ هم اومد  

- خوب همه کمک کنید و وسایل را به بیرون ببرید  

مدنگ : رامی تو اومدی کمک کنی یا فقط غذا بخوری ، از پوست میوه هائی که جلوت ریخته مشخصه ماشالله ۵کیلو پرتقال خوردی 

امید : بدون سرو صدا بریم که اهالی نفهمند بهتره  

- خوب بزار بفهمند  

امید : من کمی بدهکار بقال هستم الان هم جیبم خالیه فعلآ نفهمه بهتره  

مدنگ : بمیری بچه که بدهکار همه دنیا هستی ،تو کی جیبت پر بوده که امروز خالیست ، گور نداری کفن می خوای چکار!!!! نترس اگه اومد خودم میرم و طبق معمول همیشه بدهی ت را می پردازم  

براهک : حالا که اینجا را خالی می کنیم من یک مشت ویروس می ریزم اینجا که دیگه کسی نتونه از این استفاده کنه  

مدنگ : این شد حکایت همون بنده خدا که می خواست اسباب کشی کنه به بچه هاش گفت برند داخل چاه اب چیز کنند و بعد رفتنشان نشد و همونجا موندند  و بالاجبار اب همون چاه را با چیز بچه ها خوردند 

امید : امروز یاد گذشته می افتم که ...... 

براهک : بیخیال باش امید الان اشک مدنگ جاری میشه  

مدنگ : گم شید همتون منم خوشحالم که داریم از مجازی فاصله میگیریم الان داخل سیریک نیوز خوندم وضع شتر دارها خوب میشه شاید من هم شدم رئیس شوراری حل اختلاف  شترها این انترنت تا بحال برای خیلی ها خوب بوده شاید منم یک خری شدم 

حسین دلشاد : حالا که شما رفتی من چه خاکی به سرم بریزم  

مدنگ : یک کم خاک اره ، حالا این قوطی وا مونده را بده ببرم خالیش کنم پر ازتف و کثافته  

مدنگ قوطی را برد خالی کنه  وقتیکه برگشت دیدم گوش یکی را گرفته و داره کشان کشان دنبال خودش میاره  

براهک : این که جمکو نیوزه مدنگ ولش کن 

مدنگ : تا قوطی را خالی کردم سایه اش را دیدم گوشه حیاط زیره درخت لیمو قایم شده معلوم نیست چی می خواد !!!!! 

جمکو : شنیدم شما ها دارید از این دنیا می روید امدم که .... 

مدنگ : ای خاک تو سرت ما از دنیای مجازی می رویم نه این دنیا ، مسافر این دنیا رامی روستائی است اگر حلالیت می خواهی در خدمته  

جمکو : نه گفتم از اینجا میرید شاید جزوه ای دست نوشته ای چیزی جا بمونه بدردم بخوره برای وبلاگم 

مدنگ : به به افرین به این بلاگر خلاق ، جمکو جان ما هم مطالبمان را از حیاط مجازی دوستان وب نویس کش میرویم ، گدا بر گدا و پناه بر خدا  

- مدنگ اذیتش نکن ، امید از جمکو پذیرائی کن  

مدنگ : با گچ دیوار ازش پذیرائی کنیم ، رامی دیگه چیزی برای پذیرای نگذاشته  

امید : حسین دلشاد مواظب باش قاب عکس من نشکنه  

مدنگ : راست میگه مواظب باش برای سنگ قبرش لازم میشه ، زود باشید صبح شد ، طاهو مواظب باش این وسایل مثل قلب براهک شکستنی هستند  

وقتی داخل حیاط رفتیم ، مدنگ گفت : گربه را ببین بالای دیوار ه 

براهک : گربه نیست بحلی ه داره رفتن مان را سیر می کنه  

در همین هنگام خلیج فارس که از بیرون می اومد بحلی را هم بزور با خودش اورد  

مدنگ : تو که مثلآ ملا هستی خجالت نمی کشی خونه مردم را دید میزنی ، ما حجاب مون درست نبود و تو نامحرمی اینکارها معصیت داره مردکه هیز و چشم چرون  

حسین دلشاد : تو این سن و سال اگر هم زن بودی کسی نیگات نمیکرد  

مدنگ : ببین ملا را ، پیرهنت چرا اینجور شده ، بالا اوردی؟ 

بحلی : نه پشت دیوار قایم بودم یکی اب قوطی پر از تف و تنباک روم خالی کرد  

مدنگ : اوخ جون دلم خنک شد ، بحلی جان اینها تف های مبارک حسین دلشاد هستند تبرک ه برات خوبه  

خلیج فارس : بچه ها پس تصمیم تون را برای رفتن گرفتید ؟ 

- اره دوست عزیز ، بودن ما جو را ازاینی که هست متشنج تر می کنه ، و احتیاج به استراحت داریم ، از شما دوست بزرگوار سپاسگزارم که همیشه با نقدهای سازنده و حمایتهای منطقی یار و یاور ما بودید ، و در مسائل اخیر شما را هم ناکرده گنه به جرم ما حذف کردند ، هر وقت به نت وصل شوم وبلاگ وزینت را می خوانم سعی می کنم بوسیله ایمیل یا کامنت با شما در ارتباط باشم  

براهک : طاهو بیا ببین شاهکار جناب مدنگ را فرستادیش وسیله برای بردن وسایل بیاره رفته ۱۲ شتر اورده 

- مگه می خوایم سیگار بار بزینم با شترها که یک روز طول میکشه تا به مقصد برسیم  

براهک : این دور و برا کسی ماشین نداره ؟ 

مدنگ : چرا بحلی یک ماشین اسباب بازی داره ، لازمش داری؟ 

امید : مدنگ امروز خیلی با نمک شدی 

مدنگ : با اب خیار شور دوش گرفتم  

خلیج فارس : من ماشین دارم الان میارمش ،  

............................................... 

شاد زی ، مهر روز افزون